مدح و شهادت قاسم ابن الحسن علیهالسلام
شاعر : سیدپوریا هاشمی
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
قالب شعر : مربع ترکیب
بسم ربّ الحـسن از خـیـمه قـمـر میآید کیست این ماه که حـیدر به نظر میآید
اینـچـنـین که سـوی میدان خطر میآید جان هر دشمن مـزدور به در مـیآیـد!
از جلال و جـبروتش همه میتـرسیدند
بعـد ده سـال همه روی حـسن را دیدند
این عمامه که به سر بسته برای حسن است تُنْكِروُنی است شعارش زرهش پیرهن است
ای جمل زاده بدان قاسم ما صف شکن است ذوالفقار دوسرش تشنه گردن زدن است
کیف کرده است حسین از رجز فاطمیاش
جان فـدای هـنـر رزم بـنی هـاشمیاش
مثل باباش چه با غیظ و غضب میجنگد گاه گاهی ز جلو گه ز عـقب میجنگـد
یکتـنه با همه یلهای عـرب میجنگد همه گفتند که این تشنه عجب میجنگد
خسته شد! دور و برش آه چه غوغایی شد
جان فـدائی عمو گشت و تـمـاشایی شد
آیت الکرسی لبهاش تـرک میخورد و سیب زهرا وسط معرکه لک میخورد و
نیزه از هر طرفی سوی فدک میخورد و قاسم از چند نفر داشت کتک میخورد و
ناگه از تیغ ستم فرق عزیزش بشکافت
همچو حیدر به سوی دلبر و معبود شتافت
مـانـد عـمـو پـیـکـر او را ببـرد یا نبرد تا به خـیـمـه تک و تـنهـا ببـرد یا نبرد
این تـن غـرق بـخـون را ببـرد یا نبـرد قـاسمـش را سـوی زنها بـبرد یا نبـرد
نجـمـه برخـیز حـسین با قـد خـم میآید
شیر مردت به چه وضعی به حرم میآید
|